استان گیلان دارای هویت قومی مشخص است. از دیرباز همزیستی اقوام مختلف در کنار یکدیگر، زمینه ساز محیط و شرایطی مناسب برای به اشتراک گذاری فرهنگ و آیینهای آنان بوده و در نتیجه ایجاد چنین بستری، امکان پالایش و ویرایش فرهنگ و سنن آنها و به مرور زمان موجبات رشد و پیشرفت آنها میسر شده است و در این میان این استان با وجود اینکه یکی از کوچکترین استانهای ایران به شمار میرود اما با بهرهمندی و برخورداری از همین ویژگی مهم یعنی تکثر قومیتی، از لحاظ فرهنگی در جایگاه بسیار ممتازی در کشور قرار دارد. اقوام مختلفی پیش از میلاد همچون کاسپیها، کادوسیها و آماردها در کرانهٔ دریای کاسپین ساکن بودهاند که دانشمندانی چون ریچارد فرای، املی کورت و رودیگر اشمیت آنان را آریایی محسوب کردهاند. امروزه نیز اقوام مختلفی از جمله گیلک، تالش، تات، گالش، کرد، لر، آذری در این استان شمالی ایران در کنار هم زندگی میکنند. همچنین ارامنه نیز در مرکز استان ساکن هستند و علاوه بر آن، بازماندگان لهستانی هم که در زمان جنگ دوم جهانی توسط شوروی سابق از اروپا به فلسطین کوچانده شده بودند، بعد از ورود به ایران از طریق گیلان، در این استان ساکن شدند. یکی از اقوام قدیمی و اصیل گیلان قوم گیلک است که از بازماندگان کاسپیها هستند که بیشترین جمعیت قومی گیلان را تشکیل میدهند و در بخش جلگه نشین گیلان یعنی رشت، لاهیجان، فومن و غیره زندگی میکنند. گیلکها به همراه تالشها و تاتها و گالشها جز قدیمیترین و اصیلترین اقوام در این استان به شمار میآیند. تالشها در غرب استان و بیشتر در شهرهای تالش، املش و اسالم و... ساکن هستند. به باور برخی از مورخین آنها از بازماندگان کادوسیان هستند. تاتها نیز در جنوب استان و در اطراف کوه درفک در بخش عمارلو ساکن هستند.برخی از پژوهشگران، آنها را از بازماندگان قوم پارسی ی دروپیک میدانند که در اطراف درفک ساکن بودند.بنا بر این نظریه، نام درفک نیز قبلاً دروپک بوده که به مرور زمان به درفک تغییر یافته است و با توجه به آثار به جا مانده مانند تصویر حکاکی شدهٔ سرباز هخامنشی در یکی از غارهای منطقه عمارلو یا آماردلو به نظر میرسد که این نظریه بیشتر مورد قبول قرار گیرد.
گالشها از اقوام دیگر ساکن در گیلان به شمار میآیند که در واقع، تیرهای از گیلکها هستند که به گویش بسیار نزدیک به گیلکی صحبت میکنند و در نواحی کوهپایهای خاور گیلان و باختر مازندران زندگی میکنند. نام گالش از گاولش به معنی گاوبان یا نگهبان گاو گرفته شده است. کردها نیز در رودبار و برخی آبادیهای اطراف مانند سنگرود، زکابر، دسترز، زردکش، دگاسر، کرماک بالا و... زندگی میکنند که حدوداً سیصد سال پیش برای مبارزه با قوای روس تزاری از قوچان مشهد به رودبار گیلان توسط نادرشاه افشار کوچانده شدهاند. لرها در لوشان و آذریها بیشتر در منجیل و آستارا ساکن هستند.
گروههای قومی اصلی آن متعلق به شاخه شمال غربی گروه زبانهای ایرانیند. عمدهترینشان گیلک است که در جلگه مرکزی، حاشیه ساحلی شرقی و ارتفاعات جنوب غربی زندگی میکند. گیلکها بر اساس تفاوتهای گویشی و ویژگیهای اجتماعی فرهنگی به سه گروه تقسیم میشوند: گیلک رشتی و لاهیجانی، که به ترتیب در غرب و شرق جلگه زندگی میکنند، تفاوتهای کمی نشان میدهند، ولی گیلک گالشی یا دیلمی در کوههای جنوب شرقی زبان متفاوت و شیوه کشت و دامپروری متفاوتی با گیلک جلگه و تالشها که منطقهشان از کوهپایه تا دامنه البرز کشیده شدهاست دارند. گویش تاتی پیرامون رودبار تکلم میشود. به تازگی اندکی تازهوارد در استان استقرار یافتهاند: دامداران کرد پرورشدهنده بوفالو در جلگه پخش شدهاند، قبیله کرد عمارلو نامش را به بخش شرق بخش عمارلو (گیلان) یا رودبار داده، بازرگانان و ماهیگیران ترکدر ساحل از آستارا تا انزلی و کارمندان فارسی ادارات دولتی. نتیجتاً چندزبانگی قاعده سرتاسر استان است
|